نتيجه انتخابات آمريکا هنوز قطعي نشده، بلکه همه چيز را 538 رأيدهنده الکترال در ماه دسامبر تعيين خواهند کرد؛ روي کاغذ احتمال دارد اين افراد بر خلاف نتايج پيشبينيشده و اتفاقاً طبق رأي مردمي کلينتون را رئيسجمهور کنند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، دموکراتها و ليبرالهاي پروپاقرص که دلشان نميخواهد چهار سال رياستجمهوري دانلد ترامپ را تحمل کنند، هنوز هم کورسوي اميدي هرچند اندک دارند. هيلاري کلينتون هنوز هم شانس ورود به کاخ سفيد را دارد. اما چگونه؟ براي اطلاع از نظام انتخاباتي آمريکا و مراحلي که هنوز در اين انتخابات طي نشده و اتفاقاً هم ميتواند رأي مردم را عوض کند و هم نکند(!) ادامه اين گزارش را بخوانيد.
هيلاري کلينتون، شکست را پذيرفت و رسماً اعلام کرد که دانلد ترامپ رئيسجمهور بعدي آمريکا خواهد بود
آنچه مردم آمريکا از «مجمع الکترال» ميدانند
انتخابات رياستجمهوري در آمريکا دومرحلهاي است. مردم در ماه نوامبر (و بعضاً رأيگيري زودهنگام) در انتخابات شرکت ميکنند و به نامزد مدنظر خود (همراه با گزينه معرفيشدهاش براي معاونت اول) رأي ميدهند. با وجود اين، کساني که مردم دارند به آنها رأي ميدهند (اگرچه بسياري از مردم آمريکا نميدانند) رئيسجمهور و معاون اول او نيستند، بلکه تعدادي از افراد هستند که متعاقباً قرار است رئيسجمهور را انتخاب کنند.
اگر ميخواهيد بيشتر درباره ناآگاهي مردم آمريکا نسبت به نظام دومرحلهاي انتخابات در کشورشان و همينطور مسائل سياسي ديگر بدانيد، به اين آمارها توجه کنيد: از ميان افرادي که «سِمت منتخب» داشتهاند، 43 درصد نميدانند که مجمع الکترال يک انجمن مبتني بر قانون اساسي است که رئيسجمهور را انتخاب ميکند. 20 درصد از اين افراد، تصور ميکنند که اين مجمع (کلمه college در انگليسي معناي رايجتر دانشکده را دارد) «افرادي را آموزش ميدهد که به دنبال رسيدن به مقامات بالا[ي سياسي و غيره] هستند» يا اينکه «براي نظارت بر اولين مناظرههاي انتخابات رياستجمهوري تشکيل شد که از تلويزيون پخش ميشدند.» توجه کنيد که اين آمار مربوط به افراد عادي نيست، بلکه مربوط به افرادي است که تا کنون سمتهاي منتخب داشتهاند.
آمارهاي عجيب ديگري هم وجود دارد: نيمي از افراد بالغ در آمريکا نميتوانند هر سه قوه حکومتي در کشورشان را نام ببرند. تنها 54 درصد از اين افراد ميدانستند که اختيار اعلام جنگ در آمريکا به دست کنگره است. حدود 40 درصد به اشتباه اين اختيار را متعلق به رئيسجمهور ميدانستند.
مردم ميگويند کلينتون، اما مردم ميگويند ترامپ!
هيلاري کلينتون تا اين لحظه بيش از 650 هزار رأي مردمي بيشتر از دانلد ترامپ به دست آورده است؛ اختلافي که ممکن است از اين هم بيشتر شود. اگر بنا به رأي اکثريت باشد، کلينتون بايد رئيسجمهور بعدي آمريکا يا به اصطلاح «رئيسجمهور منتخب» اعلام شود، اما نظام دومرحلهاي موجب شده تا ترامپ جاي کلينتون را بگيرد. کارشناسان بيشماري اين نظام انتخاباتي را نقد کرده و آن را بر خلاف اصل هر نفر يک رأي دانستهاند.
بسياري از مردم آمريکا نميدانند رأيشان در روز انتخابات، به معناي رأي مستقيم به نامزد مدنظرشان نيست
در اينجا نميخواهيم نظام انتخاباتي آمريکا را به طور کامل تشريح کنيم؛ اين موضوع در گزارشي که مشرق پيشتر منتشر کرده، به طور کامل و واضح شرح داده شده است. موضوع گزارش حاضر اين است که آيا کلينتون که آراي مردمي بيشتري هم دارد، هنوز شانس رياستجمهوري را دارد يا نه.
براي آنکه يک نامزد در آمريکا رئيسجمهور شود، بايد دستکم 270 رأي الکترال را از مجموع 538 رأي به دست آورد. در اين صورت، حتي اگر آراي مردمي او کمتر از نامزد ديگر هم باشد، باز هم رئيسجمهور خواهد شد. مسئله از اين هم پيچيدهتر و البته عجيبتر است. قوانين ناظر بر عملکرد اعضاي مجمع الکترال تضمين ميکند که رأي مردم تقريباً هيچ موضوعيتي در انتخاب رئيسجمهور نداشته باشد.
چنانکه توضيح داده شد، هنوز نتيجه انتخابات آمريکا قطعي و نهايي نيست، بلکه طبق قانون اساسي آمريکا افرادي که با رأي مستقيم رئيسجمهور آمريکا را انتخاب ميکنند، اعضاي مجمع الکترال هستند که 19 دسامبر (29 آذر) در ايالتهاي خود جلسه ميگيرند و رئيسجمهور را تعيين مينمايند. بنابراين مهمترين سؤال اين است که رأي اين افراد را چه معياري تعيين ميکند.
بعد از رأيگيري عمومي در آمريکا، مشخص ميشود که مردم در هر ايالت، تمايل بيشتري به کدام نامزد انتخابات داشتهاند. اعضاي مجمع الکترال آن ايالت نيز طبيعتاً بايد بر اساس رأي مردم، نامزد مدنظر را انتخاب کنند. با اين وجود، قانون اساسي آمريکا اعضاي مجمع را ملزم به اين کار نکرده است. بنابراين روي کاغذ، هر عضو مجمع الکترال ميتواند بر اساس نظر شخصي خود به نامزدي رأي بدهد که خودش صلاح ميداند رئيسجمهور آينده آمريکا باشد.
در 29 ايالت آمريکا، قوانين ايالتي اعضاي مجمع الکترال را از رأي دادن بر خلاف رأي مردم منع کردهاند، اما اين بدان معنا نيست که اعضا نميتوانند چنين کاري بکنند. اعضايي که در اين 29 ايالت بر خلاف رأي مردم رأي ميدهند دو گونه مجازات خواهند شد: اولاً، به آنها ميگويند رأيدهنده «بيوفا»، و دوماً مجازات خفيفي براي آنها در نظر گرفته ميشود. اما آيا اين مجازات، ارزش تغيير رئيسجمهور آينده کشور را ندارد؟
آيا کلينتون هنوز هم ممکن است رئيسجمهور شود؟
يک واقعيت بسيار ساده براي پاسخ به اين سؤال وجود دارد: همه چيز دست مجمع الکترال است. اعلام پيروزي ترامپ در انتخابات رياستجمهوري بر اساس دو مسئله صورت گرفته است: اولاً اينکه نتيجه آراي مردمي نشان ميدهد که نتيجه آراي مجامع الکترال ايالتي «احتمالاً» ترامپ را رئيسجمهور خواهد کرد، و دوماً اينکه در تاريخ آمريکا سابقه نداشته است که يک نامزد، حداقل آراي الکترال لازم (يعني 270 رأي) براي رياستجمهوري را به دست بياورد، اما رئيسجمهور نشود (البته سابقه داشته که يک نامزد با آراي مردمي و آراي الکترال بيشتر از رقيب، نهايتاً رئيسجمهور نشود).
آيا ممکن است امسال براي اولين بار، اين اتفاق بيفتد؟ بله. آيا احتمال آن زياد است؟ ابداً. روي کاغذ، اين احتمال وجود دارد که اعضاي مجمع الکترال در تاريخ 19 دسامبر تصميم بگيرند که انتخاب ترامپ به صلاح کشور نيست و هيلاري کلينتون بايد رئيسجمهور بعدي آمريکا باشد؛ هرچند اين احتمال بسيار اندک است.
احتمالي که ميتواند بيشتر باشد اين است که برخي اعضاي مجمع الکترال در حمايت از کلينتون، از رأي دادن به ترامپ خودداري کنند. اما هيچيک از اين احتمالها آنقدر قوي نيستند که بتوان شانس قابلتوجهي براي رياستجمهوري کلينتون قائل بود؛ مگر در سناريويي مانند آنچه در ادامه توضيح ميدهيم.
در چه صورت کلينتون رئيسجمهور خواهد شد؟
در حال حاضر، ترامپ با 306 رأي الکترال در مقابل کلينتون با 232 رأي الکترال پيش است. متمم دوازدهم قانون اساسي آمريکا ميگويد اگر هيچيک از نامزدها نتوانند 270 رأي الکترال يا بيشتر کسب کنند، انتخاب رئيسجمهور به عهده مجلس نمايندگان در کنگره خواهد بود. بنابراين براي جلوگيري از رسيدن ترامپ به رياستجمهوري اولين گام، کاهش دادن تعداد آراي الکترال وي تا کمتر از 270 رأي است.
براي اين کار 37 رأي الکترال بايد از ترامپ کم شود. اما آيا چنين چيزي ممکن است؟ فرض کنيد مجمع الکترال در ايالت تگزاس که 38 رأي الکترال دارد و طبق آراي مردمي، ترامپ توانسته در اين ايالت رأي بيشتري بياورد، 19 دسامبر تصميم بگيرد به کلينتون رأي بدهد. مثلاً اگر آراي اعضاي مجمع آنقدر نزديک باشد که با تغيير نظر يک يا دو نفر، 38 رأي تگزاس به کلينتون برسد، در اين صورت گام اول در مسير کنار گذاشتن ترامپ برداشته شده است.
گام بعدي نيز در مجلس نمايندگان ميتواند برداشته شود که جاي توضيح بيشتر آن اينجا نيست. باز هم بايد تأکيد شود که احتمال آنکه اين سناريو يا سناريوهاي مشابه عملي شود، بسيار کم است، چراکه چنين اتفاقي ميتواند به جنگ داخلي در آمريکا منتهي شود، مگر آنکه طي اين يک ماه، فضاي داخلي در آمريکا (توسط افرادي مانند جورج سوروس) آنقدر آشفته و آماده شود که کسي به تغيير نتيجه انتخابات اعتراضي نکند. البته شايد طبيعيتر هم همين باشد؛ هرچه باشد، کلينتون توانسته رأي اکثريت مردم را به دست آورد.
«کريستوفر سوپرون» عضو جمهوريخواه مجمع الکترال در تگزاس گفته شايد 19 دسامبر به کلينتون رأي بدهد
بيوفايي رأيدهندگان الکترال در تاريخ آمريکا
مسئله احتمال اينکه اعضاي مجمع نمايندگان رأي مردمي را معکوس کنند، به ندرت در رسانههاي آمريکايي مورد بحث قرار ميگيرد و البته شايد دليل آن هم اين باشد که اين اتفاق کمتر رخ داده است و احتمال وقوع آن هم بسيار اندک تلقي ميشود. آخرين باري که اين موضوع به طور جدي مطرح شد، پس از انتخابات فوقالعاده نزديک سال 2000 بود، زماني که جورج بوش پسر با اختلافي واقعاً اندک «ال گور» را شکست داد.
اعضاي مجمع الکترال در آمريکا هم به ندرت «بيوفا»يي ميکنند؛ اگرچه اين اتفاق دستکم يک بار در سال 2004 رخ داده است. در انتخابات رياستجمهوري اين سال، يکي از رأيدهندگان الکترال در ايالت مينهسوتا به جاي آنکه به جان کري (نامزد دموکراتها) رأي بدهد، به «جان ادواردز» يعني معاون اول منتخب کري رأي داد. البته گفته ميشود اين رأي، يک اشتباه بوده، چراکه رأيدهنده حتي املاي کلمه ادواردز را هم به اشتباه نوشته بود «اواردز».
بيش از 99 درصد از اعضاي مجامع الکترال در طول تاريخ آمريکا طبق آراي عمومي رأي دادهاند و حتي در موردي مانند سال 2004 هم که يک يا چند رأيدهنده به گونه ديگري عمل کردهاند، نتيجه انتخابات با رأي آنها تغييري نکرده است. در اين سال، بوش 286 رأي الکترال را کسب کرده بود و بنابراين رياستجمهورياش پيشاپيش قطعي شده بود. با اين حال، آيا يک درصد احتمال دارد که 19 دسامبر امسال، براي اولين بار در تاريخ آمريکا، آراي الکترال، نتيجه پيشبينيشده انتخابات را تغيير دهد؟ بله.
آيا جورج سوروس، دموکراتها و جمهوريخواهان ميتوانند ترامپ را سرنگون کنند؟
بر هيچکس پوشيده نيست که دانلد ترامپ نامزد محبوب دموکراتها نيست، اما آنچه ترامپ را يک نامزد منحصربهفرد ميکند اين است که حتي بسياري از همحزبيهاي خودش هم او را دوست ندارند. همين مسئله موجب شده تا برخي کارشناسان، اعتراضات کنوني عليه ترامپ را در چارچوبي تفسير کنند که به دموکراتها شانس تغيير در نتيجه نهايي انتخابات را ميدهد.
طبق اين طرز تفکر، اگر دموکراتها و حاميان قدرتمند آنها مانند جورج سوروس بتوانند به اندازه کافي اوضاع را براي تغيير در آراي الکترال آماده کنند و از سوي ديگر، جمهوريخواهان هم به اندازه کافي از ترامپ حمايت نکنند و يا حتي عليه او شورش کنند، احتمال آن وجود دارد که ماه آينده هيلاري کلينتون به عنوان رئيسجمهور آينده آمريکا اعلام شود.
اعتراضات ضدترامپ در آمريکا از جنبههاي زيادي منحصربهفرد بودهاند؛ رئيس جمهور منتخب آمريکا تظاهراتکنندگان را «معترضان حرفهاي» توصيف کرده است
«کريستوفر سوپرون» يکي از اعضاي جمهوريخواه مجمع الکترال در تگزاس ماه آگوست گفته بود که آنقدر ترامپ را ناخوشايند ميداند که ممکن است ماه دسامبر تصميم بگيرد به کلينتون رأي بدهد. «بائوکي وو» يکي از اعضاي جمهوريخواه مجمع الکترال در جورجيا هم همان ماه اعلام کرد که نميتواند رأي به ترامپ را هضم کند؛ اگرچه مقامات جمهوريخواه ايالتي بيسروصدا او را مجاب کردند تا از سمت خود در مجمع استعفا دهد.
علاوه بر همه اينها، کلينتون بعيد است با بيوفايي چند رأيدهنده الکترالِ جمهوريخواه، شانس وارونه کردن نتيجه انتخابات را داشته باشد. حتي اگر اين اتفاق هم بيفتد، سرنوشت انتخابات در کنگرهاي جمهوريخواه تعيين خواهد شد و تقريباً غيرممکن است هيلاري کلينتون رئيسجمهور آينده آمريکا باشد. اما همه اينها احتمال است و بايد تا 19 دسامبر منتظر ماند و ديد آيا اين احتمال حداقلي ميتواند با تلاشهاي دموکراتها و شايد جمهوريخواهان به نتيجهاي برسد يا نه.
آنچه بايد امروز از نظام دومرحلهاي در آمريکا به خاطر سپرد اين است که «پدران بنيانگذار» آمريکا به خاطر بياعتمادي به دموکراسي مستقيم، مجمعهاي الکترال را تشکيل دادند تا مطمئن شوند که آن دسته از «اقشار» مردمي که منافع مشترکي با هم دارند، نتوانند به کل کشور آسيبي وارد کنند. چنانکه «الکساندر هميلتون» معتقد بود، وجود مجامع الکترال تضمين ميکند که «مسند رياستجمهوري هرگز نصيب فردي نميشود که در درجهاي برجسته قرار نداشته و فاقد صلاحيتهاي لازم باشد.»
اينکه آيا وجود چنين نظام دومرحلهاي انتخاباتي در آمريکا کار معقولي است يا نه، در جاي خود قابل بحث است. با اين وجود، پاسخ دادن به اين سؤال بسيار آسان است که آيا استفاده از اين نظام، با آرماني همخواني دارد که آمريکاييها ادعا ميکنند ميخواهند در کشورهاي دنيا پياده کنند و آن را «خواست اکثريت مردم» توصيف ميکنند.
منبع:مشرق